گفتگوی کوتاه با هنرمند محبوب کشورمان زهره فکور صبور
بوی عطرش همه فضا را پر کرده است، همان عطر معروفی که همه بویش را با او میشناسند، با اینکه به گفته خودش عطر خیلی گرانی نیست اما همیشه در سرکارهایش از آن استفاده میکند. حتما متوجه نشدید، چه کسی را میگویم، مهمان ما کسی نیست جز زهره فکور صبور. بازیگر مهربان، خوشبرخورد و بهاری سینما و تلویزیون ما.
خانمفکورصبور خودتان را برای خوانندگان ما معرفی کنید؟
زهرهفکورصبور هستم متولد 1/1/13۵7، پدرم کرمانشاهی و مادرم هم سمنانی هستند اما خودم در تهران متولد شدم.
از خانوادهتان بگویید؟
من در یک خانواده 7نفر زندگی میکنم، 3خواهر و 1برادر دارم و من خودم فرزند آخر خانواده هستم و با برادرم به علت اختلاف سنی کمی که حدود 1سال دارم رابطه بسیار نزدیک و صمیمی دارم.
چطور پا در عرصه بازیگری گذاشتید؟
واقعیت این است که در تمام طول زندگیم به تنها چیزی که فکر نمیکردم بازیگر شدن بود، سال 137۵ که دیپلم گرفتم یکی از دوستانم که در عرصه تئاتر کودک فعالیت داشت، آن زمان نمایشی را در دست داشت و به دنبال بازیگر برای نقش یک گل بود، به من پیشنهاد داد و من پذیرفتم. بعد از این تئاتر هم، با گروهی از دانشجویان تئاتر در نمایشنامه حملت نقشی ایفا کردم، بعد از این قضیه بازیگری برای من جدیتر شد، در حین تئاتر حملت دوستانم پیشنهاد دادند که گروهی برای تهیه دو فیلم به دنبال بازیگر هستند و من رفتم و فرم پر کردم و از آنجا بود که توانستم در فیلم باغ کوچک بیبیگل و همزمان با آن در فیلم روزگار جوانی به کارگردانی آقای شاپورقریب بازی کنم. وقتی این کارها تمام شد به کلاس بازیگری آقای سمندریان رفتم و آنجا دوره دیدم و به این شکل به این عرصه راه پیدا کردم.
مخالفتی برای بازیگر شدن شما در خانواده وجود نداشت؟
زمان بازیگر شدن من تنها کسی که با این مسئله مخالفت کرد برادرم بود و با توجه به اینکه من حدود 1سال داشتم که پدرم فوت کرد، حرف برادرم نه تنها برای من بلکه برای تمام اعضای خانوادهام مورد قبول بود، اما بعد از اینکه پشتکار مرا دید و سر ضبط کارهای من حضور پیدا میکرد کم کم این مسئله را پذیرفت.
دلیل کم کار شدن شما در سالهای اخیر چیست؟
در ابتدای کار و زمانی که سن و سال کمتر است، هر بازیگری دوست دارد همه نقشها را تجربه کند، اما بعد از گذشت مدتی تمام نقشهایی که پیشنهاد میشود همه یکسان هستند و من این مسئله را دوست ندارم. من بعد از دلنوازان که نقش یک نابینا را داشتم و متفاوت با نقشهایی بود که قبلا بازی کردم، دوست دارم بازیهایم متفاوت باشد و نقشی را کار کنم که برای نزدیک شدن به آن کمی تحقیق کنم. البته اگر هم بخواهی منتظر نقش خاص بمانی هم خوب تبعاتی دارد که اولا باید مدت زیادی بیکار باشی و بالاخره بُعد مالی زندگی هم هست.
0 دیدگاه